در عصر توسعهی پایدار، لازم است تا صنعت گردشگری نیز مانند سایر بخشها الگوی توسعهی خود را همرویه با پارادایم پایداری بازتعریف کند. ایجاد توازن پایدار میان اثرات اقتصادی گردشگری و منابع غیرقابل تجدید گردشگری تولید گردشگر زمانی اتفاق میافتد که مقصد(ها) قدرت رقابتی خود را از لحاظ دارا بودن جاذبه برای گردشگران، متمایز بودن، تأثیر بر کیفیت تجربیات گردشگران و رفاه شهروندان بومی ارتقا بخشند. تحرک و جابهجایی از آنجایی که اثرات نیرومندی بر پایداری اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی منطقه دارد، یکی از ارکان اساسی تجدید ساخت و تعیین راهبرد گردشگر در مقصد است. بدون زیرساختار و خدمات مناسب برای سفر، صنعت گردشگری نمیتواند رشد نماید و بدون بهبود فنی در بخش حمل و نقل (زیرساختار و امکانات) تحرک پایدار گردشگر ناممکن است. رشد حساسیت و آگاهی نسبت به گردشگری و حمل و نقل پاک در جامعهی مصرفی مدرن، سبب میشود تا گردشگران بیش از گذشته مصرف اخلاقی را در پیش گیرند و انتخابهایی در گردشگری و سفر داشته باشندکه دوستدار و حامی محیطزیست است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نگرش صاحبان اقامتگاههای گردشگری نسبت به جابهجایی پایدار و عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق از نوع کمی و با روش پیمایش انجام شد. جامعهی آماری، 121 نفر از صاحبان اقامتگاههای گردشگری در شهرهای نور، محمودآباد و بابلسر در استان مازندران است که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه از دیدگاه صاحبان اقامتگاههای گردشگری گرداوری شد که روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامهی آن براساس نظر اساتید مرتبط و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ (62/0) تایید گردید. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که صاحبان اقامتگاههای گردشگری گرایش مثبت به جابهجایی پایدار از سوی گردشگران دارند و این گرایش نیز بر حسب سن و سطح تحصیلات متفاوت است. سابقهی اشتغال و تعداد مسافران در تابستان یا تعطیلات غیر از تابستان کمترین رابطه را با گرایش به نظام جابهجایی پایدار داشت. با توجه به نتایج تحقیق، میتوان گفت اعمال سیاستهای جابهجایی پایدار، رشد حمل و نقل و گردشگری پایدار مستلزم همکاری نزدیک بین ذینفعان در این بخشها است.